ضرورت قطع وابستگی صنایع راهبردی کشور به سامانه های کنترل و ایمنی خارجی

وابستگی شدید و تهدیدزای صنایع راهبردی کشور به محصولات سخت افزاری و نرم افزاری سامانه های DCS خارجی در مقاطع مختلف و از ابعاد گوناگون مشکلات متعدد و تبعات منفی بسیاری را برای صنایع کشور ایجاد کرده است. از این رو در این مقاله به ضرورت قطع این وابستگی از ابعاد مختلف خواهیم پرداخت.

ضرورت اقتصادی فارغ از شرایط تحریم

دسترسی به بازار و برخورداری از نیروی انسانی متخصص، دو مؤلفه ی اصلی در برخورداری از مزیت رقابتی و دستیابی به توفیق اقتصادی در تولید هر محصولی محسوب می شوند. کشور ایران با بهره مندی از منابع عظیم نفت و گاز و همچنین برخورداری از معادن گوناگون، مستعد ایجاد پلنت های بزرگ فرآیندی است که این، خود بازار بزرگی را برای سامانه های کنترل و ایمنی رقم می زند. از دیگر سو وجود حجم عظیم صنایع تولیدی چه در بخش فرآیندی و چه در بخش کارخانه ای که ده ها سال از شروع فعالیت آنها می گذرد و لزوم نوسازی و به-روزرسانی این صنایع به دلیل افزایش بهره وری و انطباق آنها با استانداردهای نوین فنی و زیست محیطی بر حجم بازار قابل تصور برای سیستم های کنترل و ایمنی به طرز چشم گیری می افزاید.
براساس برآوردهای انجام شده، نیاز سالانه ی صنایع کشور به سیستم های کنترل و ایمنی، حجمی به ارزش تقریبی 400 میلیون یورو را در بر می گیرد که در حال حاضر 20درصد آن (معادل 80 میلیون یورو) به پلنت های فرآیندی جدید، 20 درصد دیگر (معادل 80 میلیون یورو) به نوسازی پلنت های موجود و 60درصد مابقی (معادل 240 میلیون یورو) به تأمین قطعات یدکی سیستم های در حال کار تعلق دارد. بنابراین بازار بالقوه برای محصولات داخلی رقمی در حدود 160 میلیون یورو می باشد و بدیهی است با گسترش بکارگیری محصولات داخلی در پلنت های جدید، رفته رفته سهم شرکت های داخلی از بازار قطعات یدکی نیز افزایش خواهد یافت و در صورت حمایت های اصولی از ساخت داخل در آینده ای نه چندان دور بازاری بزرگ، به ارزش 400 میلیون یورو تماماً در اختیار شرکت های سازنده ی داخلی قرار خواهد گرفت.
از سوی دیگر با توجه به مسایل حادث شده در روابط سیاسی و اقتصادی روسیه با غرب، بازار بزرگ روسیه و کشورهای همسو با آن در منطقه، به سوی صنعتگران ایرانی از جمله سازندگان سیستم های کنترل و ایمنی گشوده شده است که در صورت سیاستگذاری های اصولی در این زمینه، شرکت های ایرانی می توانند سهم قابل توجهی از این بازار را نیر به خود اختصاص دهند. براساس تخمین های موجود، پیش از بروز مناقشات اخیر در روابط روسیه و غرب، حجم خرید سالانه سیستم های کنترل و ایمنی توسط صنایع روسیه، مبلغی بیش از 2 میلیارد یورو بوده است که در حال حاضر این بازار در انتظار ورود شرکت هایی است که بتوانند به شکلی مطلوب خلاء ناشی از خروج شرکت های آمریکایی و اروپایی از بازار این کشور را پر کنند و اگر شرکت های ایرانی بتوانند به موقع و به شکلی اصولی به این بازار ورود کنند قادر خواهند بود سهم مناسبی از آن را به خود اختصاص دهند و در غیر این صورت، قافیه را به شرکت شرقی به خصوص چینی های خواهند باخت.
بدیهی است تولید این حجم از سیستم های کنترل و ایمنی در کشور به عنوان یکی از صنایع زیرمجموعه ی صنعت راهبردی الکترونیک می تواند زمینه ساز سرمایه گذاری بخش خصوصی در بخش های ساخت، تولید و مونتاژ بردها و تجهیزات الکترونیک شده و همچنین در گام بعدی به توسعه ی صنعت راهبردی طراحی و تولید قطعات الکترونیک و نیمه هادی در کشور منجر شود. در این صورت، اجزای چرخه ی صنعت راهبردی الکترونیک در کشور کامل شده و اجزای این چرخه به رشد و توسعه ی یکدیگر کمک خواهند کرد و این همان چیزی است که در کشورهای توسعه یافته ی صنعتی شاهد آن هستیم. این در حالی است که صنعت الکترونیک، از پیش از زمان همه گیری کرونا در جهان، به دلیل اوج گرفتن موج انقلاب چهارم صنعتی و نفوذ تحول دیجتیال به همه ی ابعاد زندگی و کسب و کار و به تبع آن، افزایش نمایی نیاز به استفاده از زیرسیستم های الکترونیک در تمامی محصولات کاربردی و صنایع تولیدی و خدماتی، با تقاضای گسترده ای مواجه بوده است و این تقاضا پس از همه-گیری کرونا و به دلیل روی آوردن جوامع به دنیای مجازی، با جهش انفجارگونه ای مواجه شد؛ تا جایی که عدم توان پاسخگویی سازندگان قطعات الکترونیک و نیمه هادی به نیازهای روزافزون دیگر صنایع، طی ماه های اخیر، بسیاری از بازارها از جمله صنعت ساخت سیستم های کنترل و ابزاردقیق را با چالش بی سابقه ای در ارتباط با دسترسی به قطعات اصلی مورد نیاز، مواجه ساخته است.
در حال حاضر متوسط زمان تحویل سفارشات از سوی شرکت های سازنده ی تجهیزات سیستم های کنترل و ابزاردقیق از یک ماه، به بیش از 6 ماه افزایش یافته و قیمت ها نیز نسبت به قبل از بروز بحران، در مواردی تا 10 برابر رشد داشته است. پیش بینی می شود بحران مذکور حداقل تا سال 2024 بر صنعت الکترونیک جهان حاکم باشد. از این رو، امروزه اهمیت این صنعت در اقتصاد و صنعت جهانی بیش از گذشته هویدا شده و به طور قطع در آینده نیز شاهد بروز شرایطی مشابه خواهیم بود. این خود گواهی است بر لزوم توجه ویژه به صنعت راهبردی الکترونیک در کشور که توسعه ی صنعت طراحی و تولید سیستم های کنترل و ایمنی به عنوان یکی از فناورانه-ترین زیرشاخه های آن، می تواند به عنوان پیشرانی کارآمد در این حوزه به ایفای نقش بپردازد.
نکته ی مهم دیگر در تولید داخل سیستم های کنترل و ایمنی، نقش انکارناپذیر این صنعت پیشرفته در ایجاد اشتغال برای نیروهای نخبه و متخصص کشور می باشد. وجود نیروهای جوان، مستعد و متخصص با تحصیلات عالی در رشته هایی همچون الکترونیک، رایانه و کنترل در کشور که توانمندی آنها در عرصه های مختلف به اثبات رسیده و لزوم ایجاد اشتغال برای این نیروها، دلیل قاطع دیگری است مبنی بر توجیه پذیر بودن تولید سامانه های کنترل و ایمنی در کشور.
بنابراین فارغ از تحریم و الزامات و اقتضائات آن و حتی در صورتی که کشور در شرایط سیاسی و اقتصادی کاملاً عادی به سر ببرد نیز، تولید سامانه های کنترل را یک فعالیت اقتصادی دارای مزیت رقابتی و توجیه پذیر برای کشور می باشد.

 ضرورت اقتصادی با در نظر گرفتن شرایط تحریم

در طول سالهای پس از انقلاب هیچ یک از شرکت های خارجی سازنده ی سیستم های کنترل و ایمنی شریک قابل اتکایی برای صنایع ایران نبوده اند و حضوری پایدار و اطمینان بخش در بازار ایران نداشته اند و صنایع کشور موارد متعددی از عدم پایبندی این شرکت ها به تعهدات خود در خصوص تأمین تجهیزات مورد نیاز صنایع راهبردی کشور به ویژه نفت و صنایع وابسته به آن را تجربه کرده اند. این بدعهدی با شدت گرفتن تحریم ها علیه ایران فزونی یافته تا جایی که شرکت هایی که متعهد به تأمین تجهیزات و اجرای پروژه های کشور بوده اند با وجود دریافت بخش عمده وجوه قرارداد فروش خود، نه تنها از دادن کالاهای خریداری شده امتناع کردند بلکه از ارایه-ی پشتیبانی های فنی نیز به بهانه ی تحریم ها سر باز زدند.
در حال حاضر با توجه به قطع کامل ارتباط رسمی صنایع کشور با شرکت های سازنده ی سیستم های کنترل و ایمنی، تمامی خریدها از طریق کانال های غیررسمی و از طریق واسطه هایی که کار آنها به نوعی قاچاق کالاست صورت می گیرد. بدیهی است خرید خارجی تجهیزات حساس و استراتژیکی چون سیستم های کنترل و ایمنی از چنین کانال هایی می تواند تبعات ویرانگری را برای صنعت کشور به همراه داشته باشد که در ادامه به برخی از آنها اشاره شده است:
اول اینکه اصالت کالای خریداری شده ی خارجی به هیچ وجه و از هیچ طریقی قابل پیگیری و اثبات نیست. بدیهی است چنین وضعیتی زمینه را برای سودجویی واسطه های خارجی و برخی افراد فرصت طلب در داخل و از همه بدتر، دشمنانی که از هر فرصتی برای ضربه زدن به صنعت و اقتصاد کشور بهره می جویند، فراهم می کند تا حجم بالایی از کالاهای تقلبی و دست دوم که هیچ اعتباری به صحت و سلامت آنها نیست را، به جای کالای آکبند به کارفرمایان در صنایع مختلف تحویل دهند و از این طریق به منافع مادی و یا ضدامنیتی خود برسند. به عنوان نمونه، چندی پیش تجهیزاتی از یک برند ژاپنی برای یکی از پلنت های حساس کشور خریداری شد که متأسفانه کارشناسان شرکت یکپارچه ساز در هنگام نصب سیستم، متوجه پر بودن حافظه ی برنامه ی سیستم کنترل شدند؛ جالب اینجاست که این تجهیزات که به اسم جنس آکبند تحویل کارفرما شده بود از قضا پیش از این در یکی از پلنت های متعلق به یک شرکت نفتی آسیایی مورد استفاده بوده است.
ناگفته پیداست به کار گرفتن چنین تجهیزاتی در صنایع زیرساختی و حساس کشور می تواند چه ریسک های عظیمی را از بعد عملکردی و امنیتی و همچنین امنیت سایبری به کشور تحمیل کند.
در مورد دیگری، اخیراً یک شرکت یکپارچه ساز ایرانی در اثر فشار و درخواست غیرقانونی کارفرما مجبور به خرید خارجی سیستم کنترل و ایمنی از طریق واسطه های سودجو و فرصت طلب شد که متأسفانه شرکت واسطه ی چینی بعد از دریافت تمام و کمال بهای کالا، به شرکت یکپارچه ساز اعلام نمود که همکاری وی با ایران لو رفته و به همین دلیل قادر به تأمین کالای خریداری شده نیست و در نتیجه نه تنها کالایی تحویل نشد بلکه پول پرداختی از سوی شرکت یکپارچه ساز هم باز نگشت. تبعات این اتفاق برای شرکت ایرانی به حدی سنگین بود که منجر به زمینگیر شدن شرکت و تهدید جدی سلامتی مالک آن شد که متأسفانه آثار آن همچنان باقی است.
بنابراین نمی توان کتمان نمود که وجود این معضلات، هزینه های مادی و معنوی بسیاری را از جنبه های مختلف از جمله تطویل پروژه ها و عدم النفع حاصل از آن، و همچنین تهدیدات سایبری به صنعت کشور تحمیل می نماید. با این وجود آیا به صرفه و صلاح کشور است که همچنان صنایع راهبردی ما برای جایگزینی حتی ساده ترین تجهیزات سیستم های کنترلی دست به سوی ناشریکان بدعهد خارجی دراز کنند؟
لذا از این منظر نیز اهمیت پرداختن به تولید سامانه های کنترل بومی در کشور بیش از پیش واضح و مبرهن است.

 الزامات امنیت سایبری

امروز حملات سایبری کشورهای متخاصم بر علیه یکدیگر و حتی آنانی که در ظاهر تخاصمی با یکدیگر ندارند واقعیتی اثبات شده است و تجربیات سال های اخیر نشان داده که دشمنان ایران از هیچ کوششی در خصوص انجام حملات سایبری بر علیه صنایع زیرساختی ما فروگذار نمی کنند. تجربه ی نفوذ بدافزار استاکس نت به چند پلنت راهبردی در ایران که البته در کنار صدمات وارده، موجبات هوشیاری بیش از پیش کشور و کسب تجربیاتی ارزشمندی در حوزه ی امنیت سایبری را فراهم نمود و ده ها و شاید صدها حمله پیش و بعد از آن، بیانگر لزوم اهتمام جدی نسبت به حوزه ی امنیت سایبری است. از آنجایی که راه ورود حملات و دست اندازی های سایبری به صنایع و زیرساخت های حیاتی کشور، به طور قطع و یقین سامانه های کنترل و ایمنی است و بررسی های صورت گرفته در خصوص استاکس نت نیز نشان داد که علت موفقیت این حمله، تسلط کامل و جامع حمله کننده به معماری سخت افزار و نرم افزار سامانه ی کنترل مورد استفاده که از برند زیمنس خریداری شده بود، بوده است، جای هیچ تردیدی باقی نمی ماند که استفاده از سامانه¬های کنترل و ایمنی غیربومی در صنایع زیرساختی کشور آسیب پذیری کشور در برابر حملات سایبری را به شدت افزایش می دهد.
شایان ذکر است در موضوع استاکس نت، شرکت زیمنس در پاسخ به اعتراض طرف ایرانی به ضعف امنیتی سیستم هایی که مورد حمله این بدافزار قرار گرفتند اظهار داشت که تجهیزات مذکور به صورت رسمی از زیمنس خریداری نشده اند و از آنجایی به صورت قاچاق به ایران که مشمول تحریم است حمل شده اند شرکت زیمنس تعهدی به ارایه پاسخ ندارد! این درحالی است که طی سال های متمادی، شرکت زیمنس از بازار ایران به سودهای کلان و نجومی دست یافته است.